کلاغ ها هنوز غارغار میکنند!
کفش های قرمزم هنوز هم پایم را میزنند!
گربه های پارک ساعی هنوز چاقند و زود با آدم خودمانی می شوند!
نان شیرمال های سرانقلاب هنوز هم مرا از گرسنگی نجات میدهند!
من همچنان شیرکاکائو را به چایی و چایی را به قهوه ترجیح میدهم!
شب ها با دیوار کنارم حرف میزنم و وقتی اس ام اس شب بخیر نمیگیرم تصمیم میگیریم از همان موقع تا آخر دنیا گوشی ام را خاموش کنم اما فراموش میکنم و گوشی ام تا شارژ تمام نکند روشن است!
راه رفتن هنوز تنها درمان من است.
دوش گرفتن بعدش هم همینطور. هنوز وقتی راه میروم و دوش میگیرم انگار غم ها از درونم سر میخورند، دود میشوند.
هنوز هم زیادی خوشبینم!انگار همه تو هستند که از روبرویم می آیند!
آهان!راستی!من هنوز تو را دوست دارم...