تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

۱۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخونه» ثبت شده است

تنهایی خیلی سخت است شبانه.سخت‌تر از زندگی بی‌رویا است. آدم همیشه توی ابرها زندگی نمی‌کند. کم‌کم می‌آید پایین و آن وقت تنهایی از همه‌چیز سخت‌تر می‌شود. می‌فهمی؟

پاییز فصل آخر سال است/ نسیم مرعشی


۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۵۱
.

همیشه ترسیده‌ام از این‌که هرکس را دوست نداشته باشم باد بیاید و او را با خود ببرد. انگار دوست داشتن سنگ می‌شود به پای آدم‌ها و سنگین‌شان می‌کند و نمی‌گذارد از روی زمین تکان بخورند.

پاییز فصل آخر سال است/ نسیم مرعشی


۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۴۸
.

آه واگیر دارد. مثل خمیازه. پخش می‌شود توی هوا و آوار می‌شود روی دل آدم‌هایی مثل من، که گیرنده‌ی غصه دارند!

پاییز فصل آخر سال است/ نسیم مرعشی

۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۴۶
.

فرق است میان این‌که در ذهنم تکرار شوی یا این‌که به زبانم بیایی. به زبانم که می‌آیی واقعی می‌شوی، موج می‌شوی در هوا و دیگران هم می‌بینندت!

پاییز فصل آخر سال است/ نسیم مرعشی

۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۴۳
.

فکر کردن باعث می شود چیزها وجود داشته باشند یا دیده شدن؟

سنجاب ماهی عزیز/فریبا دیندار


۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۴۵
.

اندوه هرچقدر هم عمیق باشد،فاصله هرچقدر هم زیاد باشد، "دوستی" شبیه پیچک کوچکی در دل ها دوباره سبز می شود و بالا می آید،اندوه ها را کمرنگ می کند،فاصله ها را کمتر و مهربانی را بیشتر.

سنجاب ماهی عزیز/فریبا دیندار

۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۴۴
.

گاهی مرز باریکی بین واقعیت و خیال قرار میگیرد، مرزی که خودمان آن را بوجود آورده ایم و جایی که دلمان میخواهد قرار میدهیم و تنها وقتی می توانیم واقعیت را کشف کنیم که مرز ساختگی مان را از بین ببریم.

سنجاب ماهی عزیز/فریبا دیندار

۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۳۸
.

نیروی جادویی نوشتن می تواند خیلی از اندوه های کوچک و بزرگ را تسکین بدهد.

سنجاب ماهی عزیز/فریبا دیندار

۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۳۵
.

اگر از من بپرسند، میگویم نامه ها بهترین،قدرتمندترین و نادرترین اتفاق های جهان اند که برای کمتر کسی اتفاق می افتد.مگر چند نفر توی دنیا هستند که حوصله شان بکشد برای آدم نامه بنویسند؟یک نامه می تواند معجزه کند.می تواند تمام گریه ها و غصه ها را از دل آدم شست و شو بدهد و با خودش ببرد.وقتی چشم هایتان می سوزد و از تمام دنیا فقط یک بالش می خواهید برای بغل کردن، نامه می تواند یک لبخند بزرگ رو صورتتان نقاشی کند.راست میگویم!

سنجاب ماهی عزیز/فریبا دیندار


۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۳۱
.

گاهی که حالم خوب باشدو یکشنبه یا چهارشنبه نباشد،در بازار روز بازی بامزه ای با خودم انجام میدهم.به آدم ها نگاه می کنم  و حدس می زنم صدایشان چه شکلی باشد.بعد که داد میزنند غافلگیر می شوم.بعضی آدم ها اصلا به صدایشان نمی خورند.بعضی ها جدی هستند اما صدای مهربانی دارند، بعضی ها هم چهره شان آن قدر ساکت است که انگار هیچوقت صدا نداشته اند،اما کافی است هوار بکشند تا حسابی غافلگیرت بکنند.بعضی ها هم هیچ جوری به صدایشان نمی آیند.انگار کسی پشت شان ایستاده و به جای آن ها حرف میزند.

سنجاب ماهی عزیز/فریبا دیندار

۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۲۶
.