تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

5

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۲ ب.ظ

خوابم برده بود.کنار شوفاژ.آروم پتوی نرمش رو انداخت روی پاهام.چشمام را باز کردم و براش چشمک زدم...

موخرمایی


کنار شوفاژ غمگین خوابش برده بود.دنبال پتوش رفتم.آروم انداختم روش.خوابش عمیق بود.چشماش باز نشد...

مو فرفری


آدم هایی که:

وقتی یکدفعه ای،روی تخت یا روی جزوه هایت خوابت برده،پتو می اندازند روی پاهایت...


مثل مامان فاطمه ام

۹۴/۰۹/۲۶