تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

اواخر بیست

سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۵۴ ب.ظ

برگه آزمایش برادرم روی میز، کنار لپ‌تاپم افتاده بود. چشمم افتاد به سنش. تفاوت سنی‌مان را به اضافه‌ی سنش کردم و به عدد سن خودم رسیدم. بعد از مدت‌ها با عددی روبرو شدم که من را ترساند.

فردا تولدش است. باید سعی کنم ریاضی، جمع و تفریق و در کل اعداد را از یاد ببرم. چون هر سال دوبار با بحران سن روبرو می‌شوم. تولد برادرم. تولد خودم.

نظرات (۴)

تولدشون مبارک:))

پاسخ:
مچکرم

تولدشون مبارک.

پاسخ:
ممنوووووووووووووووووووووووووووون:*

راستی خیلی متن هاتون رو دوست دارم⁦^_^⁩

خیلی قشنگن:) فقط دوست داشتم یکی از پست ها کامنتش باز بشه اینو بگم =) 

پاسخ:
خیلی ممنون که گفتید. خوشحال شدم:)

تو پستتون که از ایده آل گرایی گفتید،، حالتون رو درک کردم واقعا.. منم زمانی ایده آل گرا بودم و زندگی کسل کننده و پراسترسی واسه خودم ساخته بودم.. کمال گرایی وقتی میاد که ما همه ش نگاهمون به نتیجه ست و تازه بدترین نتایج رو هم هی پیش بینی میکنیم... گاهی به این فکر میکنم اصلا چرا میخوایم بهترین بشیم.. که چی بشه؟؟

به هرحال هیچی این دنیا بی نقص نیست،، کاملی وجود نداره و حالا دیگه دیوانه وار مسیر رو میرم جلو،، نمیخوام بهترین باشم،، نتیجه رو ترسیم نمیکنم قبل از رسیدن بهش و واسم مهم نیست دیگران چی میگن.. دست از کنترل مدام برداشتم و روی امواج  زندگی کیف میکنم..تازه الان شگفت انگیزترین و معرکه ترین نتایج رو میگیرم.. کامل نبودن خیلی قشنگ و پر رمز و رازه... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی