تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

مثل زندگی

سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۸، ۰۲:۵۲ ب.ظ

مادر خواست نوشته‌ام را ببیند. دفترچه را به طرف شعله‌های آتش گرفتم تا بهتر آن را ببیند.
گفت: «از کجا این به ذهنت رسید؟»
«از باد!»
«هان!»
آخر صفحه را خواند. جایی که سیل کلمه‌ها به فضایی خالی ختم می‌شد.
گفت: «بعدش چی می‌شه؟»
«نمی‌دونم»
«مثل زندگی!»


بندبازان/ دیوید آلموند/ ترجمه شهلا انتظاریان
 

۹۸/۰۷/۱۶