تقدیم به...
فصل 5، منابع، فهرست، مقاله. این ها جزئی از بخش های پایان نامه ام هستند که جا مانده اند و نوشته نشده اند. اما از میان تمام تمام آنها یک چیزی برایم بیشتر و بیشتر و بیشتر ارزش و اهمیت دارد. و آن تقدیمیه ی پایان نامه ام است. بیشتر از اینکه به موضوعش، به معنادار بودن کارم و به چیزهای علمی و مهم دیگر پایان نامه ام فکر کنم به تقدیمیه ی اولش فکر میکنم.
تقدیم به بابا که ... .
تقدیم به مامان که... .
تقدیم به برادرم که... .
تقدیم به دوستان همیشه همراهم تهمینه، حمیده، نیلوفر، پریسا، فاطمه و... که... .
چند روز پیش زنگ زدند و گفتند تا آخر اردیبهشت بیشتر وقت پیش دفاع نداری و من این روزها به جای بخش های مهم و اساسی به صفحه ی اول پایان نامه ام فکر میکنم. صفحه ای که باید کل این سه سال را در قالب افراد مهم زندگی ام بگنجانم و از آنها تشکر کنم.
حتی آنهایی که آزارم دادند و به من یاد دادند چطور میشود شب با دل شکسته خوابید و صبح سالم و زنده بیدار شد. و از آن مهمتر فراموش کرد.