شما بهش بخندید ولی ازین ببعد یه اندوهی دنبال منه. سخت میشه درکش کرد. همین زندگیئی که سالها آرزوش رو داشتم، یک سال مداوم براش تلاش کردم، به صورت معجزه آوری به دستش اوردم، سه سال باهاش زندگی کردم و الان... و الان دارم ترکش میکنم...
یه بویی همیشه تو دماغمه، یه غربتی ازین ببعد همیشه ته ذهنمه، یه شادی و اضطراب خاصی توی دلمه، یه تلخندایی همیشه کنج لبمه، یه بغضایی ته گلومه، یه سکوتایی همیشه رو زبونمه، که فقط و فقط و فقط توی این سه سال به دستش اوردم.
ترک کردن...
از ترک کردن یه مدل زندگی، یه نوع خاصی از لایف استایل دارم حرف میزنم.
درکش میکنید؟!
یه اندوهی ته قلبم ماسیده...
۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۴۴