تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

12

چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۱۶ ب.ظ

حالمان می‌تواند به لحظه‌ای بد شود. البته منظورم بدتر است. بگذار اینجوری بگویم:
حالمان بد است اما به لحظه‌ای بدتر می‌شود. مثل خوردن موشکی به بدنه هواپیما. مثل افتادن ترقه‌ای جلوی یک زن حامله. مثل خفه شدن در بین یک جمعیت. مثل پریدن از یک بلندی. مثل افتادن در یک سیاه‌چاله. همه‌شان به آنی اتفاق می‌افتند و حالمان را از بد، بدتر می‌کنند. بدم بدتر شده تی‌تی. به آنی. به لحظه‌ای. به افتادنی.

۹۸/۱۰/۲۵