اولین اثرات فراموشی آقاجان را وقتی دیدیم که نمازهایش را یا نمیخواند یا دوباره وچندباره میخواند. اوایل جدی نمیگرفتیم. شاید هم نمیخواستیم باور کنیم فراموشی بیخ گوش ماست. مرضی ست که شبیه نیش عقرب یک باره و بدون اینکه خودت بفهمی در جانت فرو میرود و تا بیایی به خودت بجنبی، از پا در آمده ای. خودمان را این طور قانع میکردیم که ما جوان ها هم گاهی فراموش میکنیم، دیگر اینقدر بزرگنمایی و نگرانی ندارد که. اما رفته رفته اوضاع بدتر شد....