تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

تولدت مبارک رفیق

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۷ ق.ظ

از احساسات بازی مذهبی اصلا اصلا اصلا خوشم نمیاد و سعی میکنم این حس رو جزء خصوصی ترین حسام بذارم. اما امروز از یه قسمتیش سر باز میکنم و میگم اگه از کل سفر من به عراق بگند کجا و کدوم قسمت از این کشور حس و حال متفاوتی داشت برات و دلت میخواد برگردی بهش؛ جواب میدم "حرم حضرت ابالفضل". اینقدر این حرم برای من جدای از این زمین بود و اینقدر بهم حال خوب میداد که هربار به حس و حالم توی اون فضا فکر میکنم گریم میگیره.

وقتی چشمم به حرم افتاد مثل کسی که بعد سال ها مادرش رو دیده باشه و براش عقده گشایی کنه، افتادم روی زمین و هررررچی به زبونم میومد رو میگفتم. هررررچی. از مگوترین حرفای درونم و اونقدر ناخوداگاه اشک میریختم که باورم نمیشد. و واقعا واقعا، به دور از هر جوی حس میکردم کسی نشسته و داره با لبخند بهم گوش میکنه. و آخر سر دست انداخت دور شونه م و در گوشم گفت: درست میشه. باور کن درست میشه...

باور کنید من این رو با تمام وجودم حسش کردم. با تمام وجودم...

روز تولدشه. شبیه رفیقه برام. یه رفیقی که امتحانشو توی رفاقت پس داده... تولدش مبارک:)


۹۷/۰۲/۰۱
.

یاس