تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

تقدیم به...

جمعه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۲۶ ب.ظ

فصل 5، منابع، فهرست، مقاله. این ها جزئی از بخش های پایان نامه ام هستند که جا مانده اند و نوشته نشده اند. اما از میان تمام تمام آنها یک چیزی برایم بیشتر و بیشتر و بیشتر ارزش و اهمیت دارد. و آن تقدیمیه ی پایان نامه ام است. بیشتر از اینکه به موضوعش، به معنادار بودن کارم و به چیزهای علمی و مهم دیگر پایان نامه ام فکر کنم به تقدیمیه ی اولش فکر میکنم.

تقدیم به بابا که ... .

تقدیم به مامان که... .

تقدیم به برادرم که... .

تقدیم به دوستان همیشه همراهم تهمینه، حمیده، نیلوفر، پریسا، فاطمه و... که... .

چند روز پیش زنگ زدند و گفتند تا آخر اردیبهشت بیشتر وقت پیش دفاع نداری و من این روزها به جای بخش های مهم و اساسی به صفحه ی اول پایان نامه ام فکر میکنم. صفحه ای که باید کل این سه سال را در قالب افراد مهم زندگی ام بگنجانم و از آنها تشکر کنم.

حتی آنهایی که آزارم دادند و به من یاد دادند چطور میشود شب با دل شکسته خوابید و صبح سالم و زنده بیدار شد. و از آن مهمتر فراموش کرد.