تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

حالایی که دلم یخ زده

چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۱ ب.ظ

پارسال بود یا اوایل امسال.یادم نیست.فقط آنقدری غمگین بودم که دلم حرف نمیخواست و تنها دوست داشتم کسی از جایی که نمیدانستم برایم نامه بنویسد.همین ها را توی وبلاگم نوشتم.نوشتم که دلم نامه میخواهد.حتی اگیر گیرنده اش را نشناسم!...چند روز بعد نگهبان خوابگاه؛آقای رستمی همیشه خندان صدایم کرد و گفت:میرزاامیری مگه تو اصفهانی نیستی؟!گفتم چرا.مگه چی شده؟!گفت از نیشابور نامه داری...نامه از نیشابور.سیمین آدرس خوابگاه را از اینترنت پیدا کرده بود و تنها روی یک صفحه ی کلاسور برایم نوشته بود....نامه ی سیمین و مهری که از نیشابور برایم رسیده بود آنقدر غیر منتظره بود که؛الانی هم که غمگینم نشسته ام به خواندنش...به خواندن نامه ای از طرف دختری که فقط یک شب او را سر چهارراه ولیعصر دیده ام و یک صبح توی خوابگاه صبحانه را با من خورده اما حتی شماره ای از آن ندارم.مهر و محبت های آدم های دور،آدم هایی که هیچ توقعی بین مان رد و بدل نشده اما از راه دور برای هم آرزوهای رنگی میکنیم....نشسته ام به خواندن نامه اش و فکر میکنم گاهی چقدر نامه ها؛هرچند یک خطی یا یک صفحه ای میتوانند ته دلم را گرم کنند....


۹۵/۰۹/۱۰

نظرات (۹)

۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۳:۵۷ خانم انار
خوش به حالت:)) آیکون حسودی...

قدیما با خاله ام نامه بازی می کردیم...یادش به خیر
پاسخ:
:)
۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۴:۳۲ مصطفی موسوی
منم یه بار خیلی دلم گرفته بود داشتم به این فکر میکردم که چی میتونه منو از اون حال در بیاره. یه ساعت بعدش چنان دندون  درد شدیدی گرفتم که دیگه دلتنگی و دل گرفتگی هیچ معنایی نداشت برام! فکر میکنم اینم یه نامه از طرف خدا بود :|
پاسخ:
باز خوبه سیل و زلزله نیومده!
۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۹:۴۶ قاسم صفایی نژاد
:)
پاسخ:
:)
من میخواسم واسه یه پست دیگ کامنت بنویسم نشد 
فقط خواسم اعلام کنم 
اون تکستی که نوشته بودی ما امروز هیچی نمیخام جز وفاداری ... کمیابه یا حتی نایاب این وفاداری

پاسخ:
:(
چقدر جالب بود واقعا

پاسخ:
:)
ببخشید که این یه نامه ی مجازیه ولی خوب بارها خواستم فقط توی چند خط به خاطر نوشته های قشنگت که خیلی وقتا حالم رو خوب کرده و نمیدونم وقت نشده یا کم لطفی من بوده که بعد از یه عالم خاموش خوندن بهت بگم ، ازت تشکر کنم. همیشه باش و بنویس . عطیه ی مهربون :)
پاسخ:
معصومه ی عزیز
همین چند خط منو کلی خوشحال
ممنون از تو و قلب مهربونت
۱۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۴۶ ریحانه الف
خوبه که هنوز هم پیدا میشن آدم های مهربونِ بی توقع:)
پاسخ:
خیلی خوبه
نامه خیلی خوبه.چند سال پیش یکی برام نامه نوشت و روز تولدم بهم رسید و بااینکه با اون آدم رابطه ای ندارم اما هرازگاهی میخونمش.
پاسخ:
اوهوم.حتی اگر بعدها هم خونده بشه حس خوبی میده
من همین دو هفته پیش نامه نوشتم ولی خب متاسفانه نرسید دست طرف، اداره پست خوردش
پاسخ:
وااااای:(((

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی