تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

ساعت ها میشه به این جملات فکر کرد

شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۵ ب.ظ

"مردن پایان همه چیز نیست.ما فکر میکنیم هست.ولی آنچه در زمین اتفاق می افتد،فقط شروع است."

...

کاپیتان گفت:"فکر میکنم،مثل ماجرای آدم و حوا در کتاب مقدس باشد.مثل شب اول آدم در زمین،وقتی دراز کشید تا بخوابد.فکر میکند همه چیز تمام شده،مگر نه؟نمی داند خواب چیست.چشم هایش دارد بسته می شود و فکر میکند دارد از این دنیا می رود.درست است؟

اما اینطور نیست.صبح روز بعد بیدار میشود و دنیای جدید و تازه ای برای کشف دارد.ولی چیز دیگری هم دارد.دیروزش را دارد..."

در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند/میچ البوم/ترجمه ی پاملا یوخانیان



۹۵/۰۸/۱۵