تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

کلمات کلیدی

کتابخونه

از لا به لای زندگی

فیلم

بی سرزمین تر از باد

غم نامه

من اینجا اونجا

تی‌تی

آدم ها

وصیت

دیروز

لبخند قرمر و نارنجی

یاس

هذیان

نامه ی بی تمبر

هایلایت

در میان درس خواندن

عکس‌های جان‌دار

همسفر تنکابن

بایگانی

خانه های دیگرم

همسایه‌ها

تا به اینجای کار

شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ب.ظ

بنظرم همین که به این مرحله رسیده ام که،موقع غذا خوردن وقتی ناگهان موی ِ حال بهم زنی در ظرف ِ غذایم دیدم،بدون اینکه عق بزنم و یا از ادامه ی خوردن انصراف دهم ،چشمانم را میبندم،مو را بیرون میکشم،دستم را با پشت بلوزم پاک میکنم و سپس در عرض پنج ثانیه فراموش میکنم چه اتفاق هولناکی افتاده و باز شروع میکنم به خوردن،نشانه ی خوبی ست...میتوانم عادت های دیگرم را عوض کنم.میتوانم کارهای سخت تری هم انجام دهم.در عرض 5 ثانیه که نه،ولی به هرحال میتوانم فعل فراموشی را در هر امری صرف کنم و اعمال کنم...باید جرات بیشتری پیدا کنم...

موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۱
.

از لا به لای زندگی

نظرات (۱۱)

۰۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۵ خانم انار
اصولا فکر می کنم یک زمانی از همین تغییرهای کوچیک و کم اهمیت یه آدمی به وجود میاد که دیگه خودش نیست:) واسه من اینطوری بود
پاسخ:
همینطوره:)
۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۹:۲۲ פـریـر ...
تغییر تو پاره ای از موارد خیلی خوبه...یعنی باعث میشه احساس بهتری داشته باشیم...

تو این مثال مو...من شاید بتونم چشممو ببندم و مو رو بیرون بکشم و دستمو با بلوزم پاک کنم و حتی لقمه ی بعدی رو بجوم اما ابدا نمی تونم قورتش بدم :))
پاسخ:
اوهوم:)
۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۹:۵۳ yalda parsa
وقتی مجبور باشی خیلی از کارهایی که قبلا واست چندش اور بود رو انجام میدی !

پاسخ:
:))
۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۲:۳۴ غزاله زند
خب میشه گفت من خیلی وقته دارم این‌کار رو انجام میدم.اولش سخت بود ولی الان خیلی راحتتر باهاش برخورد میکنم.
امیدوارم تو هم موفق‌تر بشی ;) 
پاسخ:
:)
۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۸:۱۴ نیلوفری
همین طوره... هر چند سالی که می گذره تغییراتی رخ می ده اغلب بدون اینکه متوجه شی
پاسخ:
:)
۰۳ آبان ۹۵ ، ۱۰:۴۵ مهدی صالح پور
این تغییره خوبه؛ آدم حس می‌کنه بزرگ شده و اون بچه‌ی کوچولوی قدیم نیست. حس خوبیه... نه!؟
پاسخ:
دقیقا همینطوره.وقتی هم که متوجه تغییرت میشی انگار اعتماد به نفس میگیری:)
۰۳ آبان ۹۵ ، ۱۵:۰۲ صبا مهدوی
از اتاق فرمان پیام دادن خدا قوت بانو.. :)
پاسخ:
منم دارم برای اتاق فرمان دست تکون میدم:)
۰۳ آبان ۹۵ ، ۲۱:۴۹ پرستو
هرگز نمی تونم این کارو بکنم، هرگز
بهت تبریک می گم
پاسخ:
:)
۰۵ آبان ۹۵ ، ۱۲:۰۰ سحر
سلام 
یه سوا خیلی ضروری دارم میدونم مرتبط به بحث نیس اما چون خیلی وقتی تو بلاگ مینویسی میپرسم

تو وبلاگای  blog.ir  امکان تصحیح متن کامنت ها وجود داره یا اصلا امکانش نیست ؟

خواهش میکنم جواب بدی لطفا خیلی ضروریه 
پاسخ:
سلام
فکر نمیکنم
باشه هم من ندیدم
۰۹ آبان ۹۵ ، ۰۳:۳۹ ایرج زمانی

سلام عطیه

قدیمی ها میگن ترک عادت موجب مرض است البته من به ضرب المثل های قدیمی زیاد اعتقاد ندارم چون به نظر من هر کدومشون یه نقص هایی دارن و بدرد دنیای امروز نمیخورن

ولی این یکی رو شدیدا قبول دارم چون به عینه دیدم هر وقت یه عادت بد قدیمی رو ترک کردم یه بیماری لاعلاج گرفتم که از اون عادت قدیمیه بدتر بود :) 
پاسخ:
سلام
:)
۲۳ آبان ۹۵ ، ۱۹:۱۸ ساناز
میدونی عکساتم وقتی میزاری میزان خراب شدن ابروهاتم منو میخندونه تا حالا کامنت ندادم ولی خب گفتم تو سرگرم میشی بگم شاید چندنفرمثل من با دیدنت سرگرم بشن بهرحال ممنون عطیه جان البته به کسی ربطی نداره تو چه شکلی هستی صرفا گفتم بگم یه عده ام ممکنه اینور بخندن
پاسخ:
جدی میگی؟!ای وای چقدر دیر فهمیدم که مایه ی طرب و شادی اطرافیانم!حتما یادم باشه وقتی دوستام حالشون گرفته بود ی عکس از خودم بفرستم براشون...البته اگر اون ها هم ب اندازه ی تو بیمار باشند که به همه چی بخندند!و خب من ترجیح میدم به ظاهرم بخندند تا اینکه مثل تو برای اخلاق و منشم متاسفم بشند!
و کامنت بعدیت با اسم مستعار سمیرا نباشه صلوات!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم