تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

زنان بی نوای ِ ایرانی

شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۴۹ ب.ظ

بی اختیار به آن زنانی فکر کردم که پول میدادند تا دماغ شان شکسته شود و تغییر شکل یابد فقط برای اینکه کسی آن ها را لایق عشق بداند.به آن دختران کوچکی فکر کردم که جلوی تصویر خودشان توی آینه قوز میکردند.به یاد آوردم که وقتی کلاس ِ چهارم در تهران بودم چقدر بینی جین فوندا را تحسین میکردم و چقدر از بینی خودم بدم می آمد.یا فکر کردن به آن همه انرژی تلف شده،میخواستم فریاد بزنم و به مردان و زنان هم وطن ام بگویم که یک بینی هر شکلی داشته باشد فقط یک بینی است.نمی تواند روح انسان را در خود جا دهد.هرچقدر بینی های نا بزرگ باشد،روح ما بسیار بزرگ تر است.

عطر سنبل عطر کاچ/فیروزه جزایری دوما/ترجمه محمد سلیمانی نیا



۹۴/۱۱/۰۳