تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

همین الان یهویی

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۸ ب.ظ

یه لحظه وارد سالن مطالعه شدم.ی نگاه کلی انداختم دیدم همه شون آشنا هستند و سرشون گرم ِ درس خوندنه...چیکار کردم؟!ی جیغ خفیف کشیدم...چیکار کردند؟!با چشمای گرد شده پریدند بالا.بهشون گفتم:من یکی از آرزوهام همیشه این بود که توی ی سالن مطالعه که ساکته و همه سرگرم درس ند جیغ بزنم...درحالی که از خنده قهقهه میزدند گفتند:دیوووووونه...همین...این دیوونه گفتن ِ از ته ِ دل ِ شادشون هزار برابرِ عشقم ُ عزیزمای حال بهم زن بهم چسبید...