تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

این کُردهای خوش آهنگ ِ شاد

يكشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۵ ب.ظ

وقتی بچه های خوابگاه،یا دانشگاه به محض دیدن هم وطن،یا هم زبان شان،ک کردی ست،شروع میکنند با همان گویش و لهجه و زبان باهم حرف بزنند،من در حالیکه هیچ چیز از حرف هایشان را نمیفهمم می ایستم و با لبخندی طویل نگاه شان میکنم.الان که دو نفرشان دم در سوئیت ایستاده اند و با هم حرف میزنند من مثل دیوونه ها نشستم با لبخندی خل طور(!!!)نگاهشان میکنم.و جلوی خودم را میگیرم ک نروم دهانشان را تا آخرین حد ممکن باز کنم و ببینم چه چیزی در دهانشان هست ک این چنین قشنگ واژه ها را ادا میکنند...