تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

تو چی نارنجی؟تو کی برمیگردی به زندگیت...؟

سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ب.ظ

چطور میتوانم فراموش کنم عکس پروفایل دختری را که سیاه شده و از مرگ بابایش نوشته؟!چطور میتوانم از حافظه ی شنیداری ام صدای ناله های مداوم یتیم شدم یتیم شدم اش را محو کنم؟!چطور میتوانستم از پشت تلفن به آغوشش بکشم و تنها سکوت باشم و سکوت؟!همه ی این ها به کنار..صدایش صدایش مدام در گوشم است که انگار من فرشته ی بازگشت آدم های رفته م...التماس میکرد بابایش برگردد...

موافقین ۱۱ مخالفین ۱ ۹۴/۰۸/۰۵