امروزتان خوش
يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ق.ظ
چطور میتوانم صبح به این خوبی را دوست نداشته باشم در صورتیکه به محض شستن دست و صورتم هم اتاقی ام برایم تخم مرغ و خرما درست کردهٰ توی کیفم کیک میگذارد و میگوید که روسری مشکی به من می آید...وقتی وارد دانشگاه میشوم شیرکاکائوی داغ نذری میدهند و من دوتا دوتا میخورم و الان هم کلاسی ام کنارم نشسته و دارد کارهای سرچ مقاله ام را انجام میدهد...هوا در اینجا (ولنجک)دو برابر سردتر از هوای خوابگاه است و باد ملایمی که عطر باران دیروز را میزند توی صورتمان دلبری میکند...صبح تان بوی باران و طعم شیر کاکائوی داغ...
۹۴/۰۷/۲۶