تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

دل ِ تنگم فغان کم کن*

شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۵ ب.ظ
از نوشته های بدون فکر:
هدفم چه بود؟!اینکه اسم ِ دانشگاه های تهران را میشندیم و آب از دهانم سرازیر میشد...اینکه هی میگفتم زندگی در تهران نه اما درس خواندن در آنجا را دوست دارم...اینکه سال تحویل به امامزاده صالح چشمک زدم و گفتم مهر میبینمت دیگه؟!...اینکه ظفر را پیاده میرفتم و میگفتم اینجا،اینجا باید پیاده روی در پاییزش عالی باشد...اینکه هرروزِ نمایشگاه های کتاب را  میخواستم...اینکه توی ِ دفتر آرزوهایم نوشته بودم:زندگی در خوابگاه باید عجیب باشد و من دوست دارم عجیب ها را تجربه کنم...اینکه موقع انتخاب رشته یکدفعه و بی مقدمه و ناباورانه بابا راضی شد اولین انتخابم تهران باشد و من ذوق میکردم،..اینکه...حالا که دارم رکورد ِ مدت زمانِ دوری از مهربانی های حضوری بابا،محروم شدن ِ از آغوش مامان و خل بازی های عرفان،را میزنم میگویم دوری سخت است.دوری حتی اگر پنج ، شش ساعت هم باشد سخت است.آنقدر سخت که میروی زیر دوش حمام و از حزن آهنگی که دختر ِ حمام بغلی زیر لب میخواند،ناگهان بدون هماهنگیِ قبلی به گریه میفتی...


*این آهنگ را با صدای محسن نامجو گوش کنید...

نظرات (۱۰)

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۳ فاطیما کیان
باید حس عجیبی باشه اینکه صدای آواز حزن انگیز دیگری رو در نزدیکیت زیر دوش آب شنیدی , دلتنگی خاص ترین حس دنیاست که به آدم یادآوری میکنه داشته هامون چقدر خاصن ...
هر چیزی بهایی داره.
نمیدونم چرا از همون لحظه ای که قبول شدی دلم شور میزد برات که دوری تو پاییز اتفاق سختی باید باشه، تهران برای ماها که شهرمون تشریف داره و خانوادمونم درکنارمون هستن حس های عجیب و غریبی رو رقم میزنه و دایماً تو پاییز  تهِ دلمون خالیه. 
نمیدونم چرا آنقدر دچارِ همذات پنداری شدم باهات عطی بانو با اینکه هیچ وقت از خانواده دور نبودم اما همیشه ی همیشه آدم وابسته ای بودم :) خواستم بگم که من نوشته هاتو اینور درک میکنم و نه از سر فهم و شعور و تجربه فقط و فقط این دلم ِ که میفهمه تو رو :) اینور قلبم برات می تپه و میدونم که اگه تهران پاییز سختی داره عوضش زمستون های خوبی داره و بهاری که فوق العاده است. 
می فهمم ات بدون هیچ تلاشی، و این برای خودم عجیبه. خواستم اینا رو ننویسم اما نمیدونم چرا نوشتم همشو خخخخخ. 
:)))))))))))
پاسخ:
ممنونم دختر خوب
من مشکلم پاییز نیس.برعکس همه هم فکر میکنم پاییز فصل فوق العاده ای ِ و کمتر میشه غصه خورد توی این فصل
ممنونم که هم اینجا و هم توی اینستاگرام لطفتو بهم ابراز میکنی
امیدوارم مثل اسمت خوش و شاد باشی همیشه
تو دخترِ  پاییزی خب، بایدم دوستش داشته باشی :))))))
خواهش میکنم!من، هم اینجا و  هم اینستا نوشته هاتو دوس دارم :) _ معتقدم وقتی آدم از اتفاقی راضیِ و دوستش داره باید بگه _
مرررررسی :)))

دلتنگم و با هیچ کسم میلِ سخن نیست. .
کس در همه آفاق به دلتنگیِ من نیست. .
پاسخ:
نفیسه...
این دوری ها سختتدمی کند... آماده ات می کند برای نبرد سالها بعد
این دوری ها روی پای خودت ایستادن را یادت می دهد
تنهایی با درد ها و غم ها کنار آمدن را یادت می دهد.  
اگر هدر نروی به هرز نروی این دوری ها بزرگت می کند روحت را بزرگ می کند
اینها را من می گویم که سالها دور بودم خیلی دور اگرچه الان نزدیک خانواده ام اما هر چه از موفقیت نصیبم شد هر چه الان دارم را مدیون سالهای دور از خانه ام البته بعد از لطف خداوند
پاسخ:
چقدر خوب بود این کامنت
ممنونم ازت
دو سال پیش دختر نوزده ساله ای بودم که فکر میکرد تهران باید شهر شگفت انگیزی باشه و برای به دست اوردنش چه اشک ها نریختم و چه دست و پاها نزدم
الان در حالی که یک ماهه دیگه بیست و دو ساله میشم و خانواده م اومدن پیشم به تهرانی فکر میکنم که نجات بخش رویاهام نبود
۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۵۴ بانوی شهریور
منم دلم امامزاده میخواد دلم گرفته :(
چرا بعضیا بعد 300 دفعه محک زدنت باز هم تردید دارن؟!  عطیه با آدمایی که معمولا مرددن باید چطور رفتار کرد که هم متوجه شن هم ناراحت نشن؟


یعنی خودش بود؟؟؟

: (((((



پاسخ:
کسایی که زیادی محک میزنن،قابل اعتماد نیستن
۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۱ بانوی شهریور
موافقم

اونی باید مورد شک قراربگیره خودشه نه من

دیگه هیچی برام مهم نیست فقط دلم نمیخواد ازم ناراحت بشه که اونم خودش باعث شد
پاسخ:
:)حرص نخور
من این پست ها رو برای دوستام میذارم ...
خودم که بار ها خوندمشون ...
اما هر چند وقت یه بارم برای اونا میذارم ...
پاسخ:
امیدوارم با ذر منبع بذاری:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی