تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

برای استانبول های زیر آوار...

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ب.ظ

تمام دیشب خواب جنگ دیدم.خواب دیدم با پای برهنه توی کوچه ها میدویدم و فقط عرفان را صدا میزدم...از خواب پریدم...بعد از نفس نفس های زیاد ناشی از ترس باز خوابم برد و باز ادامه ی خواب را دیدم.شبیه فیلمی ترسناک جلو می رفت.در تمام مدت میدویدم و پشت سرم سپاهی با تفنگ دنبالم بودند.قسمت آخر خوابم من تنها گوشه ای نشسته بودم که طوفان شد.شبیه زنان جنگ زده ای بودم که تو تلویزیون دیده ایم.با چادری سیاه و صورتی پر از خاک و چشمانی که به تنهایی غم بودند....

صبحی که از خواب بیدار شدم قلبم درد میکرد...

الان هم قلبم درد میکند...به گمانم خوابم جایی میانه ی چارراه استانبول خیابان جمهوری،تعبیر شده است...

۹۵/۱۰/۳۰
.

نظرات (۶)

۳۰ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۰ 🍁 غزاله زند
:'(  چه پنجشنبه‌ی آشفته و دردناکی شروع شده...
چه بد بود...چه بدن این خبرا...
۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۴۱ قاسم صفایی نژاد
منم خواب بدی دیده بودم
تجربه ی همچین خوابی رو داشتم...این قلب درد خیلی بده...

الان خوبی عطیه جان؟ :)
پاسخ:
کاش زودتر خوب بشیم همه مون:)
سلام عطیه جان...
خواستم از آهنگ زیبایی که تو کانال تلگرامت گذاشتی ازت تشکر کنم.خیلی حس خوبی به من داد و واقعا به چنین موسیقی نیاز داشتم.بابتش ازت ممنونم:*
پاسخ:
سلام:)
خوشحالم که دوستش داشتی فاطمه ی عزیز
اتفاق تلخی بود. ای کاش خوابت تعبیر نمی شد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی