مرض رد کردن بستنی در تابستان
دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۵۸ ب.ظ
اخرین دلیلی که برای ننوشتن به دهنم رسید،این است که در ساحت مقدس بلاگفا نمینویسم!!!حالا دارم خودم را دلداری میدهم که"دختر جان نوشتن هم گاهی مثل پیتزا خوردن و یا لیس زدن به بستنی شکلاتی ست،خوشمزه است و تنها مشکل گشای حال بدت.همیشه و همه جا هم هوسش را داری و به خوردنش نه نمیگویی.اما گاهی همه چیز از دنده ی چپ است.گاهی وسط عرق ریزان تابستان در حالیکه دلت برای تکه یخی میرود،اگر بهت بستنی تعارف کنند،دلت میخواهد اما مرض رد کردن میگیری و...الان نوشتن در دلم غوغا میکند اما دستم برایش نمیرود...اره...دستم براش نمیره"
۹۵/۰۲/۰۶